♥♥عشق من عاشقم باش♥♥
به نام تنها مشعل داره کلبه متروکه عشق
خانـ ه ♥ لینـ ک ♥ ایمیـ لـ ♥ پروفایـ لـ ♥ طـراح
مَن از نَســــل لِـــــیلی ام... قلب عزیزم.... لطفا خفه شو تو همه کار ها دخالت نکن.... همین که خون پمپاژ میکنی کافیه.... اگه هم خسته شدی اجباری به کار نیست...
خدا صدامو میشنوی.... میدونم که میشنوی.... پس چرا به حرفام جوابی نمیدی هان؟؟ دیگه چقد میخوای از گریه های شبونم بشنوی... چقدر اخه.... دلگیرم از دنیا حسابی.... خدا چرا منو نمیبری پیش خودت تا همه از دستم راحت بشن هان؟؟ چرا اخه خدا.... خدایــــــــــا دلم مرهمــے مـــےخواهد از جنس ِ خـــــــــــــــودت نزدیـــــــــڪـــ... بـــے خطـــــــر ..بخشنــــــــــده .... بـــے منتــ.. مـــےشود مرا در اغوش بگیرـــے؟ زندگی تلخترین خواب من است… خسـته ام خسته از این خواب بلنـــــــــد
یه وقتایی تلفنم روجواب نمیدم چون قبل ازبرداشــــــــــــتن بایدصداموشادکنم ومن حوصله تغییردادن صـــــــــداموندارم...
میخنده بی دلیل...! نگاه میکنه بی تفاوت...! زندگی میکنه بی خیال...! خیلی وقته ایناشده قانون زندگیه ی دختر...
خــــدایا... مــــیبینی منــــو... کـــــــم آوردم کــــــمکـــــم کــــــن
رفتنت... نبودنت... نامردیت... فقط... یک بغض خفه ام میکند...
وقتـــی نخـــواستنـت...
یه وقتایی هست ... همین ..!
ه همیشه میگن داربزن خاطرات کسی رو که توروتنهاگذاشت ورفت اما من میگم تنهام گذاشت ولی حالم خوبه فقط گذشتم دردمیکنه
روز پیوند من و دستان توست روز پیوند دل و چشمان توست وه چه آغازی برای عشق بود مثل امروزی سرم دامان توست بوی عطر زندگی داری عزیز خانه ام یک گوشه از بستان توست تا که خورشید منی خورشید چیست شمع جانم صورت تابان توست تا توئی سلطان قلبم باک نیست سرزمین عشق در فرمان توست نازنینا زنده ام با عشق تو بی تو مرگم اندکی تاوان توست تقدیم به تو که : یادت در ذهنم و عشقت در قلبم و عطر مهربانیت در تمام وجودم است ، نفسم محبت را در پاکی نگاهت و صداقت را در وجود مهربانت معنی کردم وبدان که زیباترین لحظه هایم در کنار تو بودن است...
تمـام ِ این چـند سـال و اَنــدی عــمرم بـه کــنار …
شب که میشود یادت درآغوشم میگیرد وچه عاشقانه یادچشمانت چشمانم را بارانی میکند وگوشم عاشقانه هایت را هزاران بار مرورمیکند ولبخندی کم رنگ و نگاهی عاشق برایم باقی میماندو یادی و خاطره ای ودستانی خالی از تو وقلبی عاشق که هنوز به یادتو و بنام تومیتپد...
من برای سالها می نویسم! سالها بعد که چشمانت عاشق می شوند و من لبخندی تلخ خواهم زد …پیازها را به دست می گیرم تا مادر نفهمد که چه عاشق بودم… آن گاه خاطرات غبار گرفته ی نگاهت را غسل می دهم صدایی می آید … آواز می خوانی و من مثله همیشه خود را به نشنیدن می زنم،.. وسخت می شنوم .. آرام کنار گوشت بیخیالی را نجوا می کنم بی آنکه بدانم سرخی چشمانم صدای راز درون است گویند: پشت هر معشوقه خداست… آن سالها خدا را نخواهم دید… و چه آسان ترک شیشه ی دل، شود آواز دل این معشوق آرزویم شود این …من بپرسم از تو، که چرا خدایم اینجنین پشت تو است؟! اندکی می خندی … دلخوش از دست زمان بی صدا می گویی… علتش معلوم است! ….پشت معشوقه خداست… من برای سالها می گریم!…
بیشتر از انچه سزاوارش باشم بهم صدمه زدی فقط به خاطر اینکه بیشتر از انچه سزاوارش بودی عاشقت بودم...
بغلت که میکنم دنیارا بیخیال میشوم دنیا اغوش توست
رمضان هم بگذرد مهم نیست من سالهاست روزه ی ندیدنت را میگیرم عاشقانه دوستت خواهم داشت بی آنکه بخواهم دوستم داشته باشی و عاشقانه در غمت خواهم مرد بی آنکه بخواهم در مرگم اشک بریزی . . . خوب است بدانیم که گاهی آنچه می کشیم درد بی او بودن نیست تاوان با او بودن است . . . می دانم که از هم دوریم و میانمانا است . میدانم بین من و تو دیواریست به بلندای آسمان اما برای با هم بودن نیازی در کنار هم بودن نیست تو یادم کنی و نکنی من به یادت هستم. همانقدر که دلهایمان پیش هم باشد کافیست .بگذار فاصله ها خود را به این جدایی ها دلخوش کنند وقتی دلهایمان با هم است خیالی نیست. ای کاش دلیل شب بیداری هایم بودنت بود نه نبودنت
کاش می شد روی خط سرنوشت روزهای با تو بودن را نوشت.. سرنوشت , ننوشت گر نوشت , بد نوشت اما باور کن نمی توان سرنوشت خویش را از سر نوشت !
پرستو ها چرا پرواز کردند ، جدایی را چرا آغاز کردند، خوشا آنانکه دلداری ندارند ، به عشقو عاشقی کاری ندارند خداحافظ برای تو رهایی ، برای من فقط درد جدایی خداحافظ برای تو چه آسان ،ولی قلبم ز واژه اش چه سوزان
قتــــی آغوشـــــت را بــــه روی آرزوهــــــایـــــــــم بــــاز میکنـــــــــی
بگذار بگویم
فقط برای خودم هستم " مـــن " نه زیبایم و نه مهربـــان و نه محتــــــاج نگاهی ؛ برای تو که صورتــهای رنگ شده را می پرستـی ، نه سیـــــرت آدمهـــــا را ، هیــــــچ ندارمــــــ ... راهــــــت را بگیـــــر و بـــــرو ... حوالـــــی مــن ٬ توقفـــ ممنـــــــــوع استـــ !!!
تمام خوبـــــی حس مالکیتـــــــ اینه که :
می خواهم.... اونقدر خودخواهانه بغلت کنم...
مَن از جِنـــس شــــیرینَم...
مَن دُخــــــترم...
با تمام حساســـیت های دُخترانه ام...
با تَلنگری بارانـــی میشوم...
با جُـــــمله ای رام میشوم...
با کَلـــمه ای عــــــاشق میشوم...
با پُــــــشت کردنی ویــــــران میشوم...
به راحَتی وابَــــــسته میشوم...
با پیــــــروزی به اُوج میرسم...
هنوز هم با عروسَـــــــکهایم حَرف میزنَم...
هنوزم هَم برایِشان لـــالـــایی میخوانَم...
من دُخـــــترم...
پُر از راز...
هرگز مرا نَخواهی دانِــــست...
هرگز سَرچِشــمه اَشکــــــهایم را نمی یابی...
هرگز مرا نِمیفَــــهمی...
مَگر از نَـــــــسلم باشی...
مَگر از جِنــــسم باشی...
نمیـפֿوآے....
بــقیــﮧهســتــלּ...(!)
آروم بـکــش کـنـــــار...!
غــــم انـگیـــــز اسـت اگـــر تـــو را نـخـــواهـــد؛
مســـخـره اســت اگـــر نفهمــــی؛
احــمقـــانـــه اســت اگــــر اصــرار کـنـــی .
نه "گریه كردن" آرومت میكنه ..
نه "نفس عمیق" ...
نه "یه لیوان آب سرد"...
نه "داد زدن" ...
یه وقتایی هست كه
فقط
نیاز داری ،
بـــــمـــیـــرِی ...
مـن فـــقط ،
بـه انـــدازه ی همــان صَــدُم هـای ِ ثـانیه ای که ،
در هــوای ِ عطر آغوشت نفـس کـشیـدم ،
زنـــدگـی کــــردم
به یادتم تا روزی که تابوتم همچون قایقی روان
بر دوش مردم باشد و آهسته زیر لب بگویی:
یادش بخیر...
دوستم داشت...!
نه از روی تنهایی
نه از روی نیــــاز
تنها به این دلیـــــــل که ..
تــــ♥ــــو سزاوار عشـــــق ِ منی...
از کســــی که دوسشـــ داری بپرسی
تــــــــــو مال کی هستی؟!
و اون بدون معطلی بگه:
فــــــــقط مـــــــــال تــــــــــــــــــــو…
طراح : صـ♥ـدفــ |